خانهی مرموز وینچستر، سن خوزه، کالیفرنیا
عمارت وینچستر، خانهای بسیار بزرگ در سن خوزه است که شالودهی اصلی آن بر بستری از خرافات و عقاید ماورالطبیعه استوار شده است. گفته میشود سارا وینچستر که یک شرکت بزرگ اسلحه سازی را از شوهر مرحومش به ارث برده بود، از سوی ارواح کشته شدگان با سلاح وینچستر ساخت این کارخانه، مورد آزار و اذیت قرار میگرفت. ارواح به او گفتند تنها زمانی دست از سر او و خانوادهاش برمیدارند که از کانکتیکات خارج شده و به سمت غرب رفته و آنجا خانهای بنا کند، این عمارت نتیجهی تلاش سارا است که متأسفانه عملیات احداث آن در دوران حیات او به پایان نرسید.
ساخت این خانه در سال 1884 در شهر سن خوزه ایالت کلیفرنیا آغاز شد ولی طی یک عملیات ساخت 38 ساله تا زمان مرگ سارا وینچستر، هنوز هم ساخت آن به پایان نرسیده بود. اکنون این خانهی 160 اتاقه در تسخیر ارواح و البته جنونی است که سارای بیچاره را گرفتار خود کرده بود. پلکانهایی که مستقیماً به سقف ختم میشوند، درهایی که یا پشتشان چیزی به جز دیوار نیست و یا رو به فضاهای غیر معمول باز میشوند، از نمونههای جنون حاکم بر این خانه است. به علاوه جای جای خانه را تار عنکبوت گرفته و تعداد پلهها همگی از عدد 13 پیروی میکنند.
از زمان باز شدن درب این خانه به روی بازدیدکنندگان، اتفاقات عجیبی همچون باز و بسته شدن بی دلیل درها، شنیدن صدای قدمهای افراد ناشناس، حرکت کردن نور در شب هنگام و شنیدن ضربه خوردن به در و دیوار گزارش شده که تا حدودی فرضیهی تسخیر شدن این خانه را تصدیق میکنند.
سوبورپارک (Szoborpark)، بوداپست، مجارستان
درست بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری و سقوط کمونیست، مردم اروپای شرقی شروع به پایین کشیدن مجسمهها و پیکرههای سردمداران آن نمودند. پیکرههای لنین، استالین، مارکس و دیگر مظاهر هنر شوروی سابق، بی هیچ اغماض به زیر کشیده شده و بعضاً توسط مردم خسته و خشمگین نابود میشدند.
اما سوبور پارک در بوداپست، باقی ماندهی این پیکرهها را در خود جای داده است. زمانی که شوروی سابق از هم گسست، این پارک راه حلی مناسب برای جمعآوری این مجسمهها بود که خواه ناخواه بخشی از تاریخ این کشور را به خود اختصاص داده بودند.
در حالی که بقایای اتحاد جماهیر شوروی سابق، قادر نبود به سرعت از قوانین دوران لنین خلاصی یابد، ساکنان بوداپست تصمیمی متفاوت گرفتند. آنها بقایای شوروی در کشورشان را جمع آوری کرده و آن را برای عموم به نمایش گذاردند. اما چه چیز این پارک ترسناک است؟ پاسخ حس حاکم بر آن است که فضای سنگینی را به بازدیدکنندگان تحمیل میکند. درست زمانی که در کنار این پیکرههای سنگی بیروح قدم برمیدارید، حسی نامطبوع و مرموز را تجربه خواهید کرد، گویی که چیزی یا کسی به شما خیره شده و شما را تحت نظر دارد.
اتوبوسها هر سی دقیقه یکبار از مرکز شهر به سمت این پارک حرکت میکنند و بازدیدکنندگان 40 دقیقه فرصت دارند قبل از بازگشت اتوبوس به شهر، کمی اطراف را گشته و از مجسمهها دیدن کنند.
صومعهی تِلیما(Thelema)، چِفالو(Cefalu)، سیسیل، ایتالیا
صومعهی تلیما اشاره به خانهای کوچک است که به عنوان یک معبد و یک مرکز معنوی توسط الستر کراولی (Alister Crowley) و لی هرسیج (Leah Hersig) در سال 1920 در چفالو در سیسیل بنیان نهاده شد.
الستر کراولی خود دانشمند، شاعر، نقاش، نویسنده و البته عاشق دنیای جادو و تشریفات جادوگری بود. او یک خبره در زمینهی "جادوی مراسمی" (Ceremonial Magic) به شمار میرفت که به آن جادوی فاضل یا جادوی اعظم هم گفته میشود، مراسمی که نیازمند اسباب و ادوات بیشمار و اوراد و مراسم پیچیدهای است.او مؤسس مذهب و فلسفهی تلیما بود و خود را در حکم پیامبری برای اشاعه باورهای ذهنی و اعتقادات قلبی خود به دیگران میدانست. او کتاب شریعت (The Book Of the Law) که متن اصلی آیین تلیماست را در سه فصل نگاشت.
و اما در مورد صومعهی کراولی باید گفت که دیوارهای آن با نقوش سیاه و اشکال پاگانی فراوانی پوشیده شده که گویی در مراسم شیطان پرستی مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
کراولی بیشتر به دلیل هواداران خود به شهرت رسیده، اشخاصی همچون مریلین منسونو جیمی پِیجاز جمله طرفداران او هستند. همچنین گروه بیتلز نیز از تصویر او روی جلد یکی از آلبومهای موسیقی خود به نام "Pepper"s Lonely Hearts Club Band album" استفاده نموده است.
بن بست ماری کینگ، اِدینبِرگ، اسکاتلند
در زیر شهر قرون وسطایی ادینبرگ، مجموعهای از کوچهها و خیابانهای زیرزمینی قرار گرفته که از تاریخچهای شوم و ناگوار برخوردارند. در قرن هفدهم، بن بست ماری کینگ جایی بود که قربانیان مبتلا به طاعون را در آنجا قرنطینه کرده تا در انزوا و دور از بقیه جان بسپارند.
گفته میشود که فعالیتهای ماورالطبیعهی فراوانی در این ناحیه رخ میدهند. ممکن است احساس کنید که دست کسی به نرمی لمستان میکند یا حتی بدتر ناگهان دست و پایتان تسط نیروهای ناپیدا کشیده شوند.بنا به باور عموم این کارها ممکن است زیر سر روح ماری کینگ باشد، دختر کوچکی که در سال 1645 توسط والدینش به این جا آورده شد تا دور از بقیه بمیرد.
چرنوبیل، پریپیِت (Pripyat)، اوکراین
به نظر میرسد ترکش همسایگی با اتحاد جماهیر شوروی سابق به هر کشوری که در نزدیکی آن قرار گرفته باشد، اصابت میکند. هر چند حتی کشورهای اروپایی همچون فنلاند، لهستان، سوئد و..هم از این ترکشها بی نصیب نماندند، اما مردمانی که آسوده خاطر در نزدیکی نیروگاه اتمی چرنوبیل زندگی میکردند، بیش از بقیه تاوان این مسئله را پرداخته و حتی نسلهای بعدی آنها نیز همچنان بهای این جنایت نابخشودنی شوروی سابق را میپردازند.
وقتی در میان خیابانهای خلوت و متروکهی شهر پریپیت قدم میزنید، شاید تازه با میزان واقعی جنایت هولناک رخ داده در آن، روبرو شوید. خیابانها، مدارس، منازل، ساختمانهای اداری که همگی به سرعت تخلیه شده و همگی نشان از سراسیمگی و ترس و وحشت حاکم بر ساکنان شهر دارند. میزهای صبحانه دست نخورده باقی ماندهاند، میزهایی که روزنامهی صبحگاهی قدیمی که رویشان قرار گرفته، تاریخ 28 آوریل 1986 را نشان میدهد، روز مرگ شهری که روزی زنده و پرجنب و جوش بود.
تنها دو روز قبل از این تاریخ بود که نیروگاه هستهای چرنوبیل به دلیل اشتباهات محرز پرسنل دچار مشکل شده و سپس منفجر شد. اما برای یک سیستم فرسوده و مدیران نالایق 48 ساعت زمان برد تا به ساکنان شهر هشدار داده و در نتیجه یکی از بزرگترین و دلخراشترین حوادث هستهای جهان را رقم بزنند. بیتردید انفجار چرنوبیل بزرگترین فاجعه هستهای جهان به شمار میرود که دست کم زندگی 5 میلیون نفر را به نابودی کشاند.
اکنون سطح تشعشات این نیروگاه و شهر مجاور آن پایین آمده است، اما از زمان باز شدن درب آن به روی گردشگران در سال 2002، یکی از منفورترین گردشگاههای جهان لقب گرفته که حسی ناخوشایند را از خود بر ذهن بازدیدکنندگان برجای میگذارد.
اکنون و در خاتمهی این سفر احساس شما چیست؟ تا چه حد به پدیدههای ماورالطبیعه باور دارید؟ اگر شما یک گردشگر ماجراجو و عاشق دنیای ترس و وحشت باشید، کدام یک از موارد فهرست ما نظرتان را به خود جلب کرد؟
گورستان پاریس (Cotacombs)، پاریس، فرانسه
پاریس عروس شهرهای اروپا لقب گرفته، اما درست زیر پای عابران این شهر رویایی، جهان مردگان واقع شده است، جایی که در شمار ترسناکترین نقاط کرهی زمین شناخته میشود. این گورستان دسته جمعی که بقایای استخوانهای 6 میلیون نفر را در خود جای داده، در نزدیکی ورودی جنوبی شهر ساخته شده و با احتساب تونلهای متعدد و مقابر غار مانند، عنوان بزرگترین گورستان جهان را از آن خود کرده است.
در سرتاسر راهروهای تنگ این مقبرهی عظیم زیرزمینی، جمجمه و استخوانهای مردگان، بغل به بغل هم چیده شدهاند، گویی که کالاهای تجاری متنوعی را در یک انبار چیده باشند، اما البته این کالاها در مقادیری انبوه در این انبار وسیع ذخیره شدهاند. هوا در اینجا بسته و خنک است و البته اندکی رایحهی پوسیدگی نیز در هوا استشمام میشود. به علاوه در گوشه و کنار، دیوار نوشتههای متعددی مربوط به دوران انقلاب فرانسه نیز قابل مشاهده هستند که شاه و نجبای دربار آن زمان را مورد لطف! خود قرار دادهاند.
با نگاهی به فضا و حال و هوای درونی "Cotacombs"، براحتی میتوان دلیل ویکتور هوگو و آن رایس (Anne Rice) برای نوشتن در مورد این مقابر را درک کرد. مسیر 187 مایلی این گورستان زیرزمینی وسیع، پرپیچ و خم در زیر شهر امتداد یافته است، اما تنها بخش اندکی از آن برای بازدید به روی عموم باز بوده و باقی آن تحت نظر گشتیهای مخصوص این گورستان قرار دارد.
چرا شیشه پنجره ی اتومبیل نقطه های مشکی دارد؟
معرفی ساعت هوشمند تایمکس؛ مجهز به GPS و عمر باتری 25 روزه
پایان همکاری 13 ساله ویل فرل و آدام مک کی
اسلحه انحصاری بازی Destiny 2 به واسطه یک باگ در دسترس تمام بازیک
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی